تحولات منطقه

نام‌های درهای جهنم را با ذکر منبع مطرح بفرمایید و آیا مقصود از درهای جهنم و بهشت، همان طبقه است یا خیر؟

آیا مقصود از درهای دوزخ، همان طبقات جهنم است؟
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، ممکن است درهای جهنم به معنای درهایی باشد که بر حسب اعمال انسان‌ها تنظیم شده است و هر گروهی را به تناسب عمل خود به دوزخ می‌برند، همان‌گونه که درهای بهشت نیز چنین است؛[۱] لذا یکی از درهای آن «باب المجاهدین» نام دارد،[۲] و در کلام امام علی(علیه السلام) نیز آمده است: «إِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّة»؛[۳] جهاد دری از درهای بهشت است.
درباره ابواب جهنم دو دیدگاه وجود دارد:
۱. مقصود از «باب»(در)، «طبقه» است؛ از امام علی(علیه السلام) روایت شده است: «جهنم را هفت در؛ یعنی هفت طبقه است که روی یکدیگر قرار دارند». آن‌گاه علی(علیه السلام) یکی از دست‌ها را بر روی دست دیگر نهاد و فرمود: «این طور خداوند بهشت را به عرض، گسترش داد و آتش را طبقه طبقه، قرار داده است. طبقه زیرین، "جهنم"، روی آن "لظی"، روی آن "حطمة"، بالای آن "سقر"، بر سر آن "جحیم"، بالای آن "سعیر" و طبقه نخستین "هاویه" است».[۴] در این صورت، مقصود از درهای جهنم و بهشت؛ همان طبقات جهنم و بهشت می‌باشد. 
۲. مقصود از «باب»، درجه است؛ گفته‌اند: جهنم را هفت در؛ یعنی هفت درجه است که به ترتیب روی یکدیگر قرار گرفته‌اند. درجه اول؛ جای اهل توحید است که به قدر اعمال و عمرشان در دنیا عذاب می‌شوند، سپس خارج می‌گردند. درجه دوم؛ جای یهود، درجه سوم؛ جای مسیحیان، درجه چهارم؛ جای صابئین، درجه پنجم؛ جای مجوس، درجه ششم؛ جای مشرکان عرب و درجه هفتم؛ جای منافقان است. چنان‌که خداوند در قرآن می‌فرماید: "إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ"؛[۵] منافقان در درجه زیرین جهنم هستند».[۶]
اما باید توجه داشت که این دو دیدگاه، چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند؛ زیرا طبقات نیز براساس درجه اعمال و خصوصیات انسان‌ها می‌باشد. همان‌طور که ابن عباس گفته است: مقصود از «لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ»؛[۷] یعنی این‌که؛ برای هر دری از آنها نصیبی معیّن است.[۸]
پی نوشت ها:
[۱]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏۱۹، ص ۵۵۱، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
[۲]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏۵، ص ۲، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
[۳]. ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات (الإستنفار و الغارات)، ج ‏۲، ص ۳۲۶، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
[۴]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏۶، ص ۵۱۹، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
[۵] نساء، ۱۴۵.
[۶]. این دیدگاه از ضحاک نقل شده است؛ ر. ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏۶، ص ۵۲۰؛ ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ‏۵، ص ۳۴۲، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
[۷]. « برای هر دری گروهی از پیروان شیطان تقسیم شده‌اند»؛ حجر، ۴۴.
[۸]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏۶، ص ۵۲۰.

منبع: اسلام کوئست

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.